نه! اصلا خوب نیستم!!
- من در جایی بزرگ شده ام که افراد از اینکه همسرشان را جلوی دیگران با اسم کوچک صدا بزنند شرم می کنند.
- من در جایی بزرگ شده ام که کسی همسر کسی را به اسم کوچک صدا نمی زند.
- من در جایی بزرگ شده ام که کسی اسم خواهر کس دیگری را نمی داند و اگر بداند هرگز به روی خودش نمی آورد.
- من در جایی بزرگ شده ام که زن و مرد همدیگر را در کمال احترام و با ضمایر جمع مخاطب قرار می دهند.
- من در جایی بزرگ شده ام که ولنتاین طبق تعریف صاحبانش برایم روز دوست دختر و دوست پسرها و معنی تبریک آن برایم گنگ است ...
و این حداقل های حدود در بین ماست؛ بگذریم از حدود معنوی که بخشی از آن احترام قلبی و فکری است!
شاید
من معنی دل پاک را نمی فهمم ولی این را خوب می فهمم که خداوند خواهر و
برادرهای خونی مرا مشخص کرده و در برابر سایرین که برادران و خواهران دینی
ام هستند، حدود و حریم هایم را مشخص کرده!
احترام به نظرات همه خوب! ولی من در جایی بزرگ شده ام که نظرات و قوانینم را "دلم می خواهد" یا "هر کسی نظری دارد"، تعیین نمی کند!
در جایی که اگر پایبند امر صحیحی نبودم، اشتباهم را می پذیرم و آن را با پوستین "دلت پاک باشد"، نمی پوشانم!
و امروز نفس کشیدن برایم سخت شد ...